به گزارش خبرنگار قدس آنلاین،حضور اتباع خارجی که تعداد آنان در البرزبهاندازه جمعیت یک شهرستان می رسد اگر قانونی نباشد، دلمشغولیهای بسیاری منجمله بروز پیامدهای نامناسب اقتصادی و فرهنگی، برهم زدن نظم عمومی به همراه میآورد که ازدواجهای غیرقانونی و ثبتنشده و تولد کودکان بدون شناسنامه تنها بخشی از این پیامد است.
در حال حاضر تعداد ۱۲۰هزار تبعه خارجی در البرز زندگی و کار میکنند که بیش از نیمی از آنها غیرمجاز هستند.
۲هزار کودک بیهویت
مدیرکل اتباع و مهاجرین خارجی البرزمی گوید: حدود دو هزار کودک بیهویت و بی شناسنامه در البرز زندگی میکنند.
قاسم جهانبخش اظهار میکند: شناسایی کودکان بیهویت و بدون شناسنامه به دلیل پراکندگی وضعیت مهاجرت در استان بهسادگی امکانپذیر نیست.
وی ادامه می دهد: البرز با موج بزرگ مهاجرت بهخصوص مهاجرت اتباع افغان مواجه است و همین امر باعث ایجاد پدیده کودکان بیهویت میشود.
وی با بیان اینکه طبق بررسیهای انجامشده شش درصد از کل اتباع بیگانه افغانی که به ایران مهاجرت کردهاند در البرز ساکن هستند ادامه می دهد:کودکان بیهویت حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان اتباع بیگانه هستند که بار مشکلات زیادی را به دوش میکشند.
مدیرکل اتباع و مهاجرین خارجی البرز توضیح می دهد: در کل کشور ۳۲ هزار زن ایرانی با مردان افغان ازدواجکردهاند که بدون شک شش درصد از این ازدواجها در البرز انجام پذیرفته است.
جهانبخش خاطرنشان می کند: بر این اساس میتوان احتمال داد که حدود دو هزار کودک بی شناسنامه حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان در استان وجود داشته باشد.
وی یادآور می شود: البته جمعآوری آمار دقیق از کودکان بیهویت و بدون شناسنامه در البرز به همکاری دستگاههای مختلفی نیاز دارد و تنها از عهده یک دستگاه برنمیآید.
وی مهاجرت اتباع خارجی را یک موضوع اجتنابناپذیر در این استان میداند و میگوید: طرحهای ساماندهی برای این اتباع صورت گرفته و اگر بسیاری از این اتباع خارجی امروز دارای شغل شده و شهروندان احساس میکنند که مشکلساز هستند، دلایل آن را باید در رفتار کارگران و کارفرمایان ایرانی جستجو کنیم.
بیهویتی بسترساز بزهکاری
دکتر مسعود مظاهری تهرانی حقوقدان و وکیل دادگستری در این رابطه میگوید: فقدان شناسنامه از مسائلی است که حق دسترسی همگانی به آموزش را محدود کرده است و نداشتن شناسنامه زمینه را برای بروز رفتارهای معارض با قانون و ورود به حوزههای خشونت و جرم فراهم میکند.
وی شاهد مشخص برای افزایش کودکان بی شناسنامه و محروم از آموزش را تعداد رو به رشد کودکان کار و خیابان عنوان میکند و میگوید: این افراد اغلب فاقد هویت و شناسنامه هستند.
وی بابیان اینکه رها کردن زنان ایرانی با چند فرزند و بدون شناسنامه، پایبند نبودن به خانواده و محروم شدن فرزندان از تحصیل ازجمله پیامدهای ناآگاهی و ازدواجهای غیرقانونی با اتباع خارجی است ادامه میدهد: نخستین مسألهای که جامعه با آن روبهرو است نبود امکان ورود کودکان بدون شناسنامه به مدرسه است لذا ناخواسته این کودکان مورد بیمهری اجتماعی قرار میگیرند و بهسوی کجروی و ناهنجاریهای اجتماعی سوق پیدا می کنند.
تهرانی بیان میکند: فرزندان بیهویت و بدون شناسنامه در رقابت با همسالان طبقات بالاتر خود، درمیمانند، ناکام و تحقیر میشوند و درنهایت میبازند. و لذا برای جبران ناکامی خود و در رقابت برای دستیابی به پایگاههای ستایش برانگیز و جامعه پسند، خردهفرهنگ بزهکاری را تأسیس میکنند که نظام ارزشی آن درست نقطه مقابل نظام ارزشی جامعه است.
وی اظهار میکند: کودکان بدون شناسنامه خواستههای برآورده نشدهای از دولت و جامعه ایرانی دارند و خود را با سایر مردم متفاوت میبینند و از طرفی احساس تعلق نیز به ایران ندارند بنابراین شاهد افزایش آمار جرم و بزه در میان آنان خواهیم بود.
وی میگوید: اغلب این کودکان پدرانی افغانی دارند که برای تثبیت وضعیت خود و داشتن حق اقامت در ایران اقدام به ازدواج با دختران ایرانی کردهاند.
وی بیان میکند: بر اساس بند ۲ ماده ۹۷۶ قانون مدنی ایران کسی که پدرش ایرانی است، ایرانی میماند به عبارتی تابعیت ایرانی از طریق مادر به فرزندان متولدشده در ایران منتقل نمیشود، لذا فرزندان زن ایرانی دارای همسر بیگانه فقط در صورتی ایرانی محسوب میشوند که تا سن ۱۸ سالگی در ایران بمانند.
وی میافزاید:بهطور عمده این ازدواجها برای برخورداری از وضعیت ثابت اقامت در ایران مورد استقبال مهاجران است و مثلاً ازدواج افاغنه با زنان ایرانی و نبود تقید و تعهد آنان به سرپرستی خانواده و رها کردن همسر باعث بروز مشکلات فرهنگی، اجتماعی و بهداشتی در شهرها شده است.
نظر شما